نمی دانم این دل غمین خود را به که بسپارم دلی که غمگین است اما..
نمی دانم چگونه بگویم دوستت دارم چگونه ...
نمی دانم چگونه بگویم دوستت دارم چگونه ...
حرف های نهانم را باتو می گویم ای نت چون کسی نیست که بتوانم دراین باره با او سخن گویم ومی گویم که عاشقی و محبت کشکی است برآستانه گندیده شدن
چرا باید کسی را دوست داشت ،چرا باید دل وجود داشته باشد که با آن کسی رو دوست داشت چرا،
ای خدای من چرا باید تو احساس را بیافرینی چرا؟...
چی می گویی این خدا نیست که اشتباه کرده این تو هستی تو بودی که راه را اشتباه رفتی و حال در باتلاق محبت ،محبتی که می گویندعاقلانه نیست گرفتار شدی...اگر آدم بودی از راهش می رفتی که چنین نمی شد ...
بار خدایا مرا ببخش وکمک کن که همچنان نافرمانیت را کردم وباز هم پشیمان با کوله باری از مشقت به درگاهت آمده ام می خواهم ،باور کن می خواهم خوب باشم پس مرا یاری کن که تو بهترین یاری کننده هایی................................................وکاش صدایی برای آمین گفتن مانده بود
نوشته شده توسط مهدی | یکشنبه 86 شهریور 11 | ساعت 12:0 صبح | ...