سفارش تبلیغ
صبا ویژن
محمد بن مسلم گفت: از ابوجعفر امام باقرعلیه السلام شنیدم که فرمود:
فاطمه داراى جایگاهى کنار درِ جهنم است. وقتى روز قیامت مى‏شود، میان دو چشم هر نفر، مومن یا کافر نگاشته مى‏شود. آنگاه به کسى‏ که دوستدار اهل‏بیت است و گناهان فراوانى دارد، دستور داده ‏مى‏شود به آتش افکنده گردد. وقتى حضرت فاطمه آن شخص را مى‏بیند، مى‏گوید: بارالها! مولاى من! مرا فاطمه نام نهادى و به واسطه من‏ مى‏خواستى از کسانى که دوستدار من و ذریه‏ام هستند درگذرى.‏ وعده‏ات حق است و تو از وعده‏ات تخلف نمى‏کنى.
حضرت معصومه علیه السلام نیز چون حضرت فاطمه زهراعلیهاالسلام داراى مقام شفاعت ‏است. و احتمالا نامیده شدن وى به فاطمه بى ‏ارتباط با این مقام‏ نبوده است. به هر تقدیر به واسطه این بانوى گرامى بسیارى از شیعیان داخل بهشت مى‏گردند. در این‏ باره امام صادق علیه السلام مى‏فرماید: بدانید براى بهشت هشت در است؛ سه تا از آنها به سوى قم‏ باز مى‏شود. در آنجا بانویى قبض روح مى‏شود. او از جمله ‏فرزندانم، و نامش فاطمه دختر موسى است. به شفاعت او همه شیعیان ‏داخل بهشت مى‏گردند.

نوشته شده توسط مهدی | جمعه 86 آبان 11 | ساعت 7:53 صبح | ...
  در کتاب انوار المشعشعین آمده است: «شخصى به نام سید عبدالرحیم که مورد وثوق بود، گفت: در عالم خواب دیدم در قبرستان بزرگ قم جمعیت ‏بسیارى هستند. در این هنگام شخص بزرگوارى را - که سوار بر اسبى بود - دیدم . او را که از بازارچه مى‏آمد، مشاهده نمودم . پشت‏ سر آن سوار، شخصى گفت: «این سوار، حضرت حجت علیه السلام مى‏باشد.» تا این خبر را شنیدم، سراسیمه به دنبال آن حضرت شتافتم؛ دیدم آن حضرت به صحن مطهر آمد و در آنجا پیاده شد. صحن خلوت بود؛ کسى را جز آن حضرت و شخصى که همراه بود، در آنجا ندیدم، مشاهده کردم که آنها عبور کردند تا به صحن عتیق رسیدند، افسار اسب را به دست من دادند تا آن را نگهدارم . با خود گفتم: «نگهداشتن اسب خوب است‏ یا همراه حضرت بودن؟ سرانجام همراهى حضرت را برگزیدم و افسار اسب را به دست همان شخص که همراه امام بود، دادم و خودم به دنبال حضرت روانه شدم، دیدم حضرت وارد حرم شد و در بالاسر مرقد حضرت معصومه علیهاالسلام توقف کرد.
     هیچ کس از خدام نبودند. پیش خودم فکر کردم آیا به حضور حضرت بروم یا نروم؟ در کنار رواق ایستادم؛ صداى آن حضرت را مى‏شنیدم، اما چیزى نمى‏فهمیدم. پس از مدتى آن حضرت از حرم بیرون آمد و من نیز از حرم بیرون آمدم و پشت ‏سر او به راه افتادم . ناگهان ناپدید شد و هر چه جستجو کردم، دستم به دامنش نرسید و از فیض حضور آن بزرگوار محروم گشتم.»
برگرفته از سایت حضرت معصومه
نوشته شده توسط مهدی | پنج شنبه 86 آبان 10 | ساعت 12:0 صبح | ...

آقاى شیخ عبدالله موسیانى از حضرت آیت الله العظمى مرعشى نجفى نقل کردند: «شب زمستانى بود که من دچار بى‏خوابى شدم؛ خواستم به حرم بروم؛ دیدم بى‏موقع است؛ آمدم خوابیدم و دست ‏خود را زیر سرم گذاشتم که اگر خوابم برد، خواب نمانم؛ در عالم خواب دیدم خانمى وارد اطاق شد. چهره او را به خوبى دیدم ولى آن را توصیف نمى‏کنم . او به من فرمود: «سید شهاب! بلند شو و به حرم برو، عده‏اى از زوار من پشت در حرم از سرما هلاک مى‏شوند، آنها را نجات بده.»
ایشان مى‏فرماید: «من به طرف حرم راه افتادم؛ دیدم پشت در شمالى حرم (طرف میدان آستانه) عده‏اى زوار اهل پاکستان یا هندوستان (با آن لباس‌هاى مخصوص خودشان) در اثر سردى هوا پشت در حرم دارند به خود مى‏لرزند؛ در را زدم، حاج آقا حبیب - که جزو خدام حرم بود - با اصرار من در را باز کرد؛ من از مقابل (جلو) و آنها هم پشت‏ سر من وارد حرم شدند و در کنار ضریح آن حضرت به زیارت و عرض ادب پرداختند؛ من هم آب خواستم و براى نماز شب و تهجد وضو ساختم .»
برگرفته از سایت حضرت معصومه


نوشته شده توسط مهدی | سه شنبه 86 آبان 8 | ساعت 12:0 صبح | ...
   حضرت آیت الله اراکى نقل مى‏کردند: «آقاى شیخ حسنعلى تهرانى رحمة الله (جد مادرى آقاى مروارید) که از علماى بزرگ و شاگردان فاضل میرزاى شیرازى محسوب مى‏شدند و حدود 50 سال در نجف به تحصیل علوم اشتغال داشتند، برادرى داشت ‏به نام حاج حسینعلى شال فروش که از تجار بازار بود و در تمام مدتى که حاج شیخ مشغول تحصیل بودند، ایشان ماهى 50 تومان به او شهریه مى‏داد تا این که برادر تاجر فوت مى‏کند و جنازه او را به قم حمل مى‏کنند و در آنجا دفن مى‏نمایند.
       حاج شیخ حسنعلى (که در اواخر عمر در مشهد ساکن بودند) به وسیله تلگراف، از فوت برادر مطلع مى‏شود، به حرم مشرف شده و به حضرت رضا علیه السلام عرض مى‏کنند: «من خدمت ‏برادرم را یک بار هم نتوانستم جبران نمایم جز همین که بیایم اینجا و از شما خواهش کنم که به خواهرتان حضرت معصومه علیهاالسلام سفارش ایشان را بفرمائید که کمکى به برادرم بکند.»
      همان شب یکى از تجار که از قضیه اطلاع نداشت، خواب مى‏بیند که به حرم حضرت معصومه علیهاالسلام مشرف شده است. در خواب به او مى‏گویند: «حضرت رضا علیه السلام به قم تشریف آوردند، یکى براى زیارت خواهرشان و یکى براى سفارش برادر حاج شیخ حسنعلى به حضرت معصومه علیهاالسلام.»
        او معناى خواب را نمى‏فهمد و آن را با حاج شیخ حسنعلى در میان مى‏گذارد و ایشان مى‏فرماید: «همان شب که شما خواب دیدى، من (درباره برادرم) به حضرت رضا متوسل شدم و این خواب شما درست است.» مرحوم آقا سید محمد تقى خوانسارى پس از شنیدن این خواب فرمود: «از این خواب استفاده مى‏شود که قم در حریم حضرت معصومه علیهاالسلام است. باید حضرت امام رضا علیه السلام به قم تشریف فرما شوند و سفارش برادر حاج شیخ حسنعلى را به حضرت بفرمایند والاّ خود حضرت امام رضا علیه السلام مستقیما در کار مداخله نمى‏کنند؛ چون این در محدوده حضرت معصومه علیهاالسلام است و مداخله در این محیط نمى‏شود.»
برگرفته از سایت حضرت معصومه
نوشته شده توسط مهدی | یکشنبه 86 آبان 6 | ساعت 12:0 صبح | ...
در مقام و منزلت و جایگاه این بانوى بزرگوار نزد اهل بیت علیهم السلام همین بس که امام صادق علیه السلام فرمودند: «الا ان للجنة ثمانیة ابواب ثلاث منها الى قم فیها امراة هى من ولدى اسمها فاطمة بنت موسى، تدخل بشفاعتها شیعتى الجنة باجمعهم; (2) آگاه باشید بهشت هشت در دارد که سه در آن به سوى قم است . بانویى از فرزندان من در آنجا وفات مى‏کند که نامش فاطمه دختر موسى است . همه شیعیان ما به شفاعت او وارد بهشت مى‏شوند.»
        همچنین امام رضا علیه السلام درباره آن حضرت فرمودند: «من زارها عارفا بحقها فله الجنة؛ (3) هر کس او را - در حالى که حقش را مى‏شناسد - زیارت کند، بهشت ‏از آن اوست.»

نوشته شده توسط مهدی | چهارشنبه 86 آبان 2 | ساعت 12:0 صبح | ...
<      1   2   3   4      >